اعلاميه هيئت سياسی-اجرائی سازمان فداييان خلق ايران (اکثريت)
به مناسبت يک‌صدمين سالگرد انقلاب مشروطيت ايران

دموکراسى و مدرنيته،
اين آرمان‌هاى مشروطيت، هم‌چنان در دستور روز هستند!


چهاردهم مرداد ماه امسال، يک سده از انقلاب مشروطيت ايران گذشت. سده‌اى پر تلاطم در ميهن‌مان، با جنبش‌ها و انقلاباتى متعدد در دل خود، که پرتو انقلاب مشروطه همواره بر فراز آن نور انداخته است؛ و انقلاب مشروطه‌اى، با پس‌زمينه چنددهه کار فکرى و بسترسازى فرهنگى توسط انديشمندان متجدد و آزادی‌خواه ايرانى، که در پى وقوع، با خود بيدارى ملى، حاکميت قانون، رهايى از يوغ تحجر دينى، نوگرايى، آزادى و دموکراسى را همراه آورد و آنها را وارد زندگى سياسى ايرانيان کرد.
مشروطيت، والاترين دستآورد و ارزشمندترين يادگار نياکان ما در سال‌هاى نخستين قرن دوران‌ساز بيستم است که پيروزمندانه و سرفرازانه توانستند با انديشه و اقدام خود نيروى نوينى را وارد حيات سياسى و فرهنگى کشور نمايند و حاکميت مطلق را از دو اقتدار مستبد سياسى و دينى سلب کنند. انقلاب مشروطيت، اگر چه نتوانست دموکراسى را در حيات سياسى کشور نهادينه نمايد و با آنکه موفق نشد نوانديشى و نوگرايى را به روان جمعى مسلط در جامعه ما بدل نمايد، اما در مقياس تاريخى توانست توازن قواى نوينى را در ايران ايجاد کند. با انقلاب مشروطيت، آنچنان آرايش فکرى و سياسى جديدى در جامعه ما شکل گرفت که نيروى شکست‌خورده متعلق به سلطنت مطلقه و نيز مرجعيت دينى پاسدار فقه و شريعت، مجبور به پذيرش موجوديت ايده و نيروى دموکراسى و مدرن در کنار خود شدند، هر چند که يک دم از سرکوب آن غافل نماندند. مهمترين و بزرگترين پيروزى اين انقلاب را در همين زايش تاريخى ميتوان باز يافت. رسالت تداوم و تکامل انقلاب مشروطيت نيز که همانا نهادينه شدن دموکراسى و تثبيت و تعميق تجدّد در ايران بود، بر عهده اين نيرو قرار داشت و اکنون هم که اين آرمان‌هاى مشروطيت در فرازى بالا همچنان در دستور روز جامعه ايران قرار دارند، باز اين نيرو است که ميتواند و بايد با ايفاى نقش تاريخى خود و بر زمينه نقد همه کجروی‌ها و نارسائی‌هايش طى يکصدسال گذشته، اين رسالت را به فرجام برساند.
تأثير انقلاب مشروطيت بر فضاى سياسى و فکرى کشور ما آنچنان ماندگار و نيرومند بود که نهادهاى قدرت سياسى و دينى پس از آن نيز، براى حفظ موقعيت خود هميشه پشت آن سنگر گرفتند ولى در همانحال از آرمان‌ها و روح واقعى آن همواره تفسيرى مطابق منافع خود ارائه نمودند.
پهلوی‌ها، مشروطيت را تنها در تجدّدخواهى آن معنى کردند و به‌خاطر آنکه تناقض ديکتاتورى فردی‌شان با روح دموکراتيک مشروطيت عيان نشود مانع از استمرار روشنگرى درباره مشروطيت و ارزش‌هاى تاريخ‌ساز آن شدند. آنها طى ۵۷ سال سلطنت‌شان نيروى واقعى انقلاب مشروطيت را سرکوب کردند. در فاجعه استحاله مشروطيت به مشروعيت پس از هفتاد سال، مسئوليت اصلى متوجه پهلوى‌هاى ديکتاتور است که با ويران کردن دستاوردهاى دموکراتيک انقلاب مشروطيت و نابودى فرزندان و نوادگان اصيل اين انقلاب مانع از تکامل طبيعى و منطقى آن شدند. اهل فقه و شرع نيز که نزديک به ۳۰ سال است که بر توسن قدرت سوارند پیوسته مشروطيت را نتيجه فتوا و رهبرى آيت‌الله‌ها تعريف کرده‌اند و شکست آنرا با جدائى شيخ فضل‌الله نورى از آن توضيح داده‌اند. براى اينان، انقلاب مشروطه، براى مشروعيت فقها و آزادى مطلق اهل شرع بود و چون مشروطيت درست پيامى خلاف آن داشت هم از سوى اينان انگ انحراف خورد!
انقلاب مشروطيت را بايد بزرگ داشت. نه تنها از اين‌رو که واقعه اى بسيار با اهميت در تاريخ اخير مردم ايران و آسيا بود و توانست کشور ما را در مسير پيوستن به دنياى معاصر، نو، آزاد و دموکراتيک قرار دهد، بلکه بيشتر از اين‌رو که مطالبات آن همچنان نافرجام مانده‌اند و تحقق آنها هم‌چنان در دستور روز هستند. براى آنان که ادامه سنت مشروطيت را امروز جمهوريت مردم مى‌خواهند و نوگرائى آن را رشد و توسعه ملى ايران کنونى مى‌فهمند، يک دنيا کار باقی است تا که اين انقلاب دورانساز بتواند به مرحله تکاملى خود دست يابد. با عمل به وظايف معوقه و پاسخگوئى به وظايف نوين و امروزين است که خواهيم توانست وارثان و ادامه‌دهندگان سنت ارزشمند مشروطيت باشيم.
در صدمین سال صدور فرمان مشروطيت که جنبش مشروطه بر بستر اعتراض مدنى آنرا بر شاه قجر تحميل کرد، نام بزرگان انديشه‌ساز مشروطيت چون ميرزا فتحعلى آخوندزاده، مستشارالدوله، طالبوف تبريزى، زين‌العابدين مراغه‌اى، ميرزا آقاخان کرمانى، شيخ احمد روحى و. .. را با احترام بر زبان جاری مى‌کنيم و یاد مردان اقدام بزرگ چون ستارخان، باقرخان، ثقه‌السلام، على مسيو، عمو اوغلى، تقی‌زاده، باسکرويل، کوچک خان و. ..و هزاران فدائى گمنام تبريز، تهران، رشت، بختيارى و ديگر ایرانیان آزادیخواه سلحشور و نیز یاران قفقازی آنان را گرامی مى‌داريم.

هيئت سياسى-اجرائى سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)
چهاردهم مرداد ماه ۱۳۸۵