آقای هوگو چاوز!
ديدار دو روزه شما از کشور ما و گفتگو با سران جمهوری اسلامی، ما را
برآن داشت که شما را مورد خطاب قرار داده و مسائلی را که بر دل و زبان هزاران نيروی
چپ و دمکرات کشور ما جاری است، با شما در ميان بگذاريم. شايد که اين مسائل به گوش
شما و ديگر روسای جمهور چپگرای دولتهای امريکای لاتين برسد و تعمقی را در مناسبات
شما و آنها با جمهوری اسلامی برانگيزد.
تا جائيکه ما ميدانيم اين نخستين سفر شما به کشور ما نيست. این چهارمين بار است که
شما در طی دو سال گذشته با آقای احمدی نژاد به گفتگو می نشينيد. اين امر مناسبات
ويژه و نزديک بين شما و گردانندگان جمهوری اسلامی را نشان می دهد. روابط گرم و
نزديک با جمهوری اسلامی تنها به شما و کشور شما خلاصه نمي شود. روسای جمهوری چپگرای
ديگر کشورهای امريکای لاتين نيز با سران جمهوری اسلامی به مذاکره نشسته و از روابط
گرم و برادارانه با جمهوری اسلامی سخن گفته اند. چند هفته پيش آقای دانيل اورتگا
ديدار دو روزه از تهران داشت و آقای اوو مورالس رئیس حکومت بولیوی نیز در هفته های
آتی به تهران سفر خواهد کرد.
بين دولتهای چپگرای دمکراتيک و جمهوری اسلامی هيچ سنخيتی وجود ندارد. آنها عمدتا
هدف خود را تحقق آرمانهای عدالتخواهانه اعلام کرده و رای مردم را گرفته اند و
جمهوری اسلامی با نقض حق رای و حقوق اساسی مردم، برای تحکيم حکومت دينی در ايران و
صدور آن به کشورهای ديگر می کوشد. شايد برقراری مناسبات عادی بين جمهوری اسلامی با
کشورهای امريکای لاتين قابل توجيه باشد ولی رفتار و مناسبات شما با رهبران جمهوری
اسلامی فراتر از ملاحظات ديپلماتيک و مناسبات عادی بين دو کشور است.
آقای رئيس جمهور!
در طی سالهای اخير برآمد نيروی چپ در آمريکای لاتين و پيروزی پی در پی
آنها در انتخابات، نيروهای چپ کشور ما را خشنود کرد. نيروهای چپ در کشورهای آمريکای
لاتين نه در سايه انقلابات خشونت آميز و يا کودتا، بلکه در پرتو انتخابات آزاد
سرکار آمده و خود را به پرنسيپهای دمکراتيک و آزاديهای سياسی پايبند می دانند. اين
امر نويد بخش شکل گيری نيروی چپ دمکراتيک در سطح کشورهای امريکای لاتين بود. نيروئی
که دمکراسی و عدالت اجتماعی را در هم آميخته و در دوره معين، خود را به رای مردم می
گذارد و نتيجه آرای آنها را می پذيرد.
در عين حال برآمد نيروی چپ در آمريکای لاتين بعد از تحولات دهه 90 در اتحاد شوروی و
کشورهای اروپای شرقی، اين اميد را تقويت کرد که سوسياليسم و آرمانهای انسانی بار
ديگر در حال شکل بندی است. اما اين بار در شکل دمکراتيک و متهعد به پرنسيپهای
دمکراتيک و حقوق بشر.
طبعا ما و ديگر نيروهای چپ انتظار داريم که شما بعنوان حاملين چپ دمکراتيک تنها
منافع ملی ومبارزه با دولت آمريکا را مبنای مناسبات با ديگر کشورها قرار ندهيد و به
مسئله حقوق بشر و آزاديهای دمکراتيک توجه جدی مبذول داريد و با دولتهای مستبد و
بويژه جمهوری اسلامی که دين و دولت را در آميخته و حکومت استبداد دينی تشکيل داده
است، عهد برادری نبنديد. اما شما اينگونه عمل نکرديد.
آقای هوگو چاوز!
شما با رژيمی مناسبات گرم و نزديک برقرار کرديد که در طی نزديک به سه
دهه با خشونت تمام برکشور ما حکومت رانده و استبداد مذهبی را بر مردم ما تحميل کرده
و همه احزاب و سازمان های دگرانديش را سرکوب نموده است. هيچ حزب و سازمان مخالف
حکومت و از جمله سازمان ما که در شرايط کنونی برای استقرار دمکراسی و عدالت اجتماعی
در کشور مبارزه می کند و برقراری سوسياليسم هدف آن می باشد، حق فعاليت آزادانه و
علنی ندارد. جمهوری اسلامی حقوق مردم کشور ما را به خشن ترين شکل نقض می کند و
اعتراضات بحق گروههای مختلف اجتماعی از جمله طبقه کارگر کشور ما را با زتدان و
شکنجه پاسخ می گويد. در طول حيات جمهوری اسلامی دهها هزار نفر از انسانهای مبارز و
آزاديخواه کشور بخاطر عقايدشان بجوخه اعدام سپره شده اند. بخش قابل توجهی از اعدام
شدگان به نيروهای چپ تعلق داشتند که برای تحقق همان آرمانهای عدالتخواهانه مبارزه
می کردند که شما اعلام کرده ايد که در پی پياده کردن آنها در کشورتان هستيد.
شما با حکومتی عهد برادری بستيد که بر اثر عملکرد آن فقر در کشور ما بيداد ميکند،
بيکاری ابعاد ميليونی پيداکرده و فاصله فقر و ثروت گسترش بيسابقه ای يافته و ثروت
کشور در دست لايه نازکی از جامعه متمرکز گشته و باند ثروت ـ قدرت بر امور کشور تسلط
يافته است.
ظاهرا آنچه شما و ديگر رهبران چپ امريکای لاتين را با جمهوری اسلامی بهم پيوند می
دهد، نه پايبندی آن به عدالت اجتماعی و آرمانهای انسانی، بلکه مخالفت آن با دولت
امريکا است. اما خصومت جمهوری اسلامی با دولت امريکا نه از موضع ترقی خواهانه، بلکه
از موضع ارتجاعی، بيگانه ستيزی و هژمونی طلبی در منطقه است که به منافع کشور ما
زيانهای بيشماری در طی سه دهه وارد کرده است. جمهوری اسلامی برای ادامه حياتش و
برای سرکوب مخالفين نياز بدشمن دارد تا مخالفين را به ارتباط به دشمن منتسب کند و
آنها را سرکوب نمايد.
بنظر می رسد که فقط شعارهای ضد امريکائی سران رژيم ايران مورد توجه شما و دوستان
شما در امريکای لاتين است و عملکرد دولت جمهوری اسلامی و ستم هائی که سران رژيم
ايران برمردم کشور ما روا می دارند، برای شما مطرح نيست. در حاليکه تمام نيروهای
مترقی و نهادهای بين المللی مداوما عليه نقض حقوق بشر در کشور ما اعتراض می کنند،
اما ما هنوز از زبان شما و دوستان شما در نقد عملکرد سران جمهوری اسلامی حداقل در
عرصه حقوق بشر سخنی نشنيده ايم.
آقای رئيس جمهور!
مناسبات شما و ديگر روسای چپگرای امريکای لاتين زمانی با جمهوری اسلامی
رو بگرمی گذاشته است که جريان راست افراطی که سازمانگر قتلهای زنجيره ای و آمرين
کشتار نيروهای آزاديخواه بوده و از سرکوبگرترين نيروی جمهوری اسلامی است، سرکار
آمده و کشورما را بخاطر تداوم برنامه هسته ای، گام بگام بسوی فاجعه سوق می دهد. با
سرکار آمدن اين جريان بجهت سياستها و عملکرد آن، جمهوری اسلامی در سطح منطقه و جهان
منزوی شده است . اما مناسبات شما و ديگر رهبران امريکای لاتين کمکی است به جمهوری
اسلامی تا سياستهای ماجراجويانه و ضد دمکراتيک خود را ادامه دهد.
آقای چاوز!
ما نسبت به مناسبات گرم شما و ديگر رهبران چپگرای امريکای لاتين با
جمهوری اسلامی و نسبت به بی توجهی شما به امر دمکراسی و حقوق بشر و قربانی کردن
آنها تحت عنوان مبارزه با دولت امريکا معترضيم و آن را عليه روندهای دمکراتيک در
کشور ما و به زيان آرمانهای چپ می دانيم. ما عميقا به پيوند بين دمکراسی و
سوسياليسم اعتقاد داريم و بر اين نظريم که آرمانهای عدالتخواهانه تنها در سايه
استقرار دمکراسی امکان پذير است.
آقای چاوز!
نيروهای چپ ايران در داخل و خارج از کشور آمادگی دارند که شما را در
جريان عملکرد ضد دمکراتيک جمهوری اسلامی در طی نزديک به سه دهه قرار دهند. سازمان
ما آماده است ابعاد مختلف و پيامدهای زيانبار بی توجهی به مسئله دمکراسی و حقوق بشر
در ارتباط با کشور ما را بشما و يا نمايندگان شما توضيح دهد.
با احترام
هيئت سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)
دوم ماه ژوئيه